نامه۲۷ (حرفهای دل ۱)

حرفهای دل ۱

 QUOTATIONS FEROM THE HEART

رازهای دلت را با من بگو....

                  بگو تا مرا هم در اعماق دریای بی کران قلبت سهیم کنی....

                                                  حرفهای دل همان درد دلهای عاشقانه من و تو ست....

سلام :

قبل از همه چیز دوست دارم

بهار بانو بهار زندگیم اینا حرفای دل من و تو بعد از پدرامونه

.......................

یه سلام با تمام دلتنگیام

دل تنگی از دوری دل تنگی از این همه فاصله ی مکانی و زمانی

دل تنگی از نبودن پدر

دل تنگی از تنهایی با به دنیا خاطرات با پدر

دل تنگی برای یه در دل و یه دنیا گریه برای پدر

دل تنگی برای اروم گرفتن توی دست گرم پدر شنیدن صدای گرم پدر خندهای پدر شوخی های پدر

دل برات تنگ شده بابا

ای کاش هیچ وقت بهت قول نمیدادم که بعد تو تحت هر شرایطی زانوهام خاکی نشن

ای کاش.........

......................................................

امشب می خوام

باهات حرف بزنم دلم می خواد توی اغوش گرمت اروم بگیرم

و اونقدر گریه کنم تا خوابم ببره یه خواب ارومو راحت دلم می خواد ارامش پیدا کنم

چیزی که خیلی وقته ندارم

فقط زمانی که پیش تو هستم ارامش دارم

دلم میخواد پیشت باشم

این چند روزی که رفتی مسافرت خیلی دلم تنگ شده برات درسته پیش هم دیگه نیستیم

ولی دلم برات تنگ شده خیلی

خیلی خیلی خیلی ..........

دوست دارم ....بوس

د...و...س...ت...د...ا...ر...م

...............................................................................................

در فرا سوهای عشق

 تو را دوست می دارم

در فراسوی پرده و رنگ

دوست دارم

نظرات 10 + ارسال نظر
پینه دوز پنج‌شنبه 1 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 02:19 http://pineh- doz blogsky.com

سلام
من سلانه سلانه اومدم رسیدم اینجا براتون دعا کنم وبگم
هرچی از خدا میخواهید خدا بهتون بده.
چقدر هم بااحساس می نویسی .موفق باشید.


مدتا یه پینه دوز بود دلارو وصله می کرد.........

عمو همیشه با ما خیلی مهربونه اون ما پنج‌شنبه 1 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 08:09

سلام محمد خوبی عزیزم پدرت مرد بزرگی بوده که ازت خواسته زانوها ت هیچ وقت خاکی نشن چرا دلتنگی پدر اونقدر بزرگ مهربون بوده که هر طرف که نگاه کنی اونو اونجا میبینی توی تموم خاطرات توی تموم لحظه ها توی تموم شادیا همه جا
اون همیشه شاد بود یادته همیشه میخندید همه رو دوست داشت براش فقیر غنی فرقی نمیکرد خیلی خوب بود مهربون بهترین خاطراتم زمانی بود که بابات میومد خونمون مطمعن باش اون الان یه جایی توی بهشت داره به تو نگاه میکنه میخواد مطمعن بشه هیچوقت زانوهات خاکی نمیشه هیچ وقت عزیز ترین کسانت تنها نمی زاری حالا هم اشکاتو پاک کن خدا بزرگه هر وقت دلت براش تنگ میشه یاد خاطرات خوبی که ازش اری بیفت بعد قران براش بخون اونوقت احساس ارامش میکنی امیدوارم همیشه خوب باشی هیچ وقت دیگه غمگین نبینمت

سلام
ممنون که با محمدم همدردی کردید،هرچند که خودتونو معرفی نکردید.این وبلاگ مشترکه.شاید محمد شمارو بشناسه ولی من هنوز باهاتون آشنا نشدم پس لطف کنید خودتونو معرفی کنید.بازم ممنون بابت همدردیتون.امیدوارم همراه ما و بلاگ کوچولومون باشید.

باطل اباطیل جمعه 2 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 19:35

گر بدین سان زیست باید پست
من چه بی شرمم اگر فانوس عمرم را به رسوائی نیاویزم
بر بلند کاج خشک کوچه بن بست

گر بدین سان زیست باید پک
من چه ناپکم اگر ننشانم از ایمان خود، چون کوه
یادگاری جاودانه بر تراز بی بقای خک!


آرش دوشنبه 5 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 01:44 http://www.setarehbaran.blogsky.com

سلام
با اجازتون منم یه سر به کلبه عشقولانه خوشگلتون زدم
خیلی قشنگه
ولی فکر نکنم اجازه داشته باشم به این حریم خصوصی شما زیاد وارد شم.
امیدوارم خوشبخت بشین

[ بدون نام ] شنبه 30 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 14:08

دوستش داشتم ولی تنهام گذاشتو رفت

حسین شنبه 29 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 15:44

اگه بخوام حرف بزنم خیلی میشه پس خلاصه میگم مبارکه به پای هم پیر بشید الهی

[ بدون نام ] جمعه 20 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 14:24

بی مزه خنک پر پوز

افسون پنج‌شنبه 4 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 12:19 http://www.ghalbmehrban.blogfa.com

سلام دوستان عزیز مطالب تون جالب بود ...
به ما هم سر بزنید من وبلاگمو تازه درست کردم خوشحال میشم سر بزنید و نظر واسم بذارید ....
موفق باشید

ولش کن چهارشنبه 17 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 23:43 http://d110

]چی بگم

لیندا سه‌شنبه 19 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 18:16

سلام خوشبه حالتون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد