نامهء ۸

 

دلم گرفته محمد.نمیتونم بهت بگم.نمیخوام بدونی گریه کردم.مشکلاتت خیلی زیاده.نمیخوام منم یه مشکل باشم و اضافه بشم به اونا.فقط از خدا میخوام همیشه سالم باشی و پیش من باشی.

امشب بیشتر از این نمیتونم پای نت بشینم.خیلی آشفتم،خیلی زیاد

دوست دارم عزیز ترینم.

نظرات 2 + ارسال نظر
مردی که مرده بود شنبه 5 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 01:13 http://zendeh-be-goor.blogsky.com

گریه سهمه دله تنگه.....منم گریه کردم امشب...تو پارک ساعت ۱۲:۳۰ ........

نقره ای یکشنبه 6 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 01:57

پس چرا نشستی بعد اومدی واسه من کامنت گذاشتی هان؟؟؟؟ زود بگو تا نگفتم کلاغه دیگه چی گفته!!!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد