نامهء ۳۵

 

ای تو بی تکرار تر از حادثه

بیش از اینها انتظار دیگه بسه

به من از فرسنگ ها دوری تو

گرمی هرم نفسهات میرسه

انتظار عزیز من دیگه بسه

 

 

نامه به خدا....

سلام

سلام به همه دوستای گلم

من محمد هستم

این دفعه میخوام یه متن بزارم که خودم نوشتم و اسکن کردم که حرف دل خودمو عشقمه

بخونینو شمام با خدا حرفاتونو بزننین ما که زدیم خلاص

شمام بگین

اینم خط خودمه نگین چقدر بد خطه

Hello GOD

 

عید فطر

به نام خدا

......................................................

کم کم غروب ماه خدا دیده می شود

   صد حیف از این بساط که برچیده میشود

عید سعد فطر به همه دوستان مبارک

.....................................................

سلام به همه دوستای جدید و قدیم

سلام به همه رهگذرا کوچه گردا دوره گردا خوشحالا ناراحتا سلام به همه.........

......................................................

سلام به تو هم راه من

هم دل و

هم نفس من

هم بقض و هم گریه من

و سلام به همه اونایی که دیگه بین ما نیستن و فقط اسمشون خاطرهاشون همراه ما هستن....

............................................................

سلام بابا

عیدت مبارک

 پارسال این موقع با هم بودیم یادت بابا؟؟

دلم برات خیلی تنگ شده بابا این اولین عیدی که تو دیگه نیستی

نه نبودنی مثل همیشه

که با سر کار بودی یا مسافرت

این دفعه برای همیشه رفتی و ااین رفتن دیگه برگشتی نداره

عیدت مبارک بابا

......................................................................

 

 

نامهء ۳۴

 

گر به هم آویزیم

ما دو سرگشتهء تنها،چون موج

به پناهی که تو میجویی خواهیم رسید

اندر آن لحظهء جادویی اوج...

 

 

نامهء ۳۳

 

مرد من سلام

خیلی دوست دارم.دلم خیلی برای اون صورت ماهت تنگ شده.دلم میخواد هر روز که بیدار میشم اولین چیزی که میبینم صورت تو باشه.دلم میخواد روزم رو با یه بوسه از تو آغاز کنم.

دلم میخواد زودتر سرما خوردگیم خوب شه که تو هی نگی برو دکتر منم نرم.یا اصلا میخوای یه کاری میکنم که خوب نشم تا تو بیای.خوبه نه؟

از تمام این خواسته های دلم که بگذریم اینو بگم که خیلی زیاد دوست دارم.۱۰تا هم از ۱۰تای تو بیشتر.

سرنوشت منو تو با هم گره خورده

یکی نباشه اون یکی از غصه مرده

(دور از جون محمدم)

 

 

نامهء ۳۲

سلام

امروز بعد از ۳ روز اومدم خونه میخوام این عکس و بزارم و برم

...........................................

نمی دونم چی بگم...(نامه ۳۱)

نامه ۳۱

..............................

سلام

یه سلام همچنان گرم تو سومین روز پاییز از سرزمین خورشید خوزستان

قبل از سلام به هر کس یا هر چیز سلام به تو دلیل زندگی دلیل بودن

یه سلام دیگه هم دارم به همه ی دوستای که ما رو هیچ وقت تنها نیمزارن

همیشه به فکر ما هستن از همتون ممنونم.

......................د.....و....س.....ت.....د....ا....ر....م...................................

تلخ ترین انودههای ما یاد اوری شادیهای گذشته است.

......................د.....و....س.....ت.....د....ا....ر....م...................................

سلام

این چند وقته همش هم دل من گرفته بود هم دل تو یه یه هفته که من مشافرت بودم تو خیلی 

اذیت شدی قبلشم این شهرو اون شهر رفتن من حسابی تو رو کلافه کرده این که نمی تونیم با

هم راحت و کامل حرف بزنیم حسابی هر دو تامونو ازار میده .

این چند وقته خیلیی دلم برات تنگه دلم خیلی هواتو کرده دیگه طاقط دیدن بی تابیاتو ندارم

دیگه نمیتونم ببینم که چقدر تو خودتی و هیچی نمیگی به خاطر اینکه من از کارم نیفتم

بعضی وقتا توی این مدت من خیلی بی احترامی کردم به تو سرت داد کشیشدم

دعوات کردم نارا حتت کردم بی اعتنایی کردم به تو و کلی کار بد دیگه

تو هم همش یا گریه کردی و چیزی نگفتی یا تحمل کردی

بعضی وقتا به خودم میگم چه جوری منو تحمل میکنی ؟

نمیدونم دیگه چی باید بگم میدونم خیلی  چیزا روو نگفتم ولی اینو میدونم

که خیلی دوست دارم.

بیشتر از همیشه و همه وقت دوست دارم..........................تا همیشه.

......................د.....و....س.....ت.....د....ا....ر....م...................................

یه دیونه که دیونته