دارم میام....

سلام به همه

سلام به تو بهار بانو اومدم فرودگاه از دیشب تا الان که دارم این پست و مینویسم

دل منم تنگ شده ایشالا امروز میبینمت کییشو نمی دونم ولی میبینمت

دوست دارم بهار بانو

ما

دست تو

 

شیرین ترین لحظهء عمرم اون وقتیه که دستای تو توی دستمه...

daste to

 

دلم برات تنگ شده مرد من...

ما.....!!!!

 

مغزم کار نمی کنه ۷ ساعت پشت سر هم  با تلفن حرف زدم .

الان نشستیم توی کافی نت با خانومی نشسته کی برد رو گذاشته جلوم میگه بنویس

منم نمی دونم چی بنویسم هرچی به مغزم رسید نوشتم

راستی سال نوی همتون تلم زنگ خورد الان میام....

اومدم سلام بازم .

خوب رشته افکارم پاره شد دیگه بیشتر این مغز کار نمی کنه نمی دونم چی باید بگم سال نو

مبارک تا بعد حالا هر موقع که شد.از طرف من خدا فظ

اینم از تراوشات ذهن پریشان همسرم!میبینید از اینکه کنار خانمیش نشسته واقعا چقدر لذت میبره!مرجان جونم دخمل گلم من و بابایی یه هفته ای میشه کنار همیم.دسترسی به اینترنت نداشتیم.

همه برید حالشو ببرید.ما که حالشو میبریم.

خوش باشید.

love

 

محمدم سلام

حدود پنج ساعت مونده تا سال تحویل.همه تو خونه پیش خانواده هاشونن.همه از بهارو از خوشی میگن.البته الان خوابیدن که برای سال تحویل سر حال باشن.ولی وقتی تو توی اون وضعیت تو جاده ای من چطور بخوابم؟از خدا فقط اینو میخوام که زودتر سلامت برسی خونتون تا خیالم راحت شه.

امیدوارم سال جدید برای همه خوب باشه به خصوص متولدین سال موش.

خوش باشید.

 

سلام سلام

محمدم امروز ظهر از پیشم رفتی.نمیخواستم آپ کنم ولی چون تو خواستی چشم.آخه چی بگم؟از اینهمه درد پام بگم که توام نیستی پیشم یه ذره بزنمت دلم خنک شه.

خدایی این سکوت لازم بود عزیزم.اگر اون موقع مینوشتم شاید من از تو عصبانی تر مینوشتم.ولی الان آرومم.فقط هم تو برام مهمی.پس بی خیال.

دوستان پام شکسته پس به دلیل تعطیلات و استراحت به دستا و مخم هم تعطیلات میدم.همینشم نوشتم که نا نوشته از دنیا نرم

دوست دارم عزیز دلم تا بعد.

اخطار...!!!!!!!!!!

(((....اخطاریه.....)))

سلام ....

به همه دوستان و......

روی صحبتم با همه ادمای فضوله که همه مدله تو زندگی ادم دخالت میکنن حتی به

زندگی شخصی و روابط ادم با زنشم رحم نمیکنن پیش خودشونم کلی خر کیف میکنن که اومدیم

اینجا رو پیدا کردیم و زندگی تو ریختیم به هم اقا محمد. توی دلشونم می خندنو میگن تو حق

نداری عین ادم زندگی کنی محمد اقا حق نداری به هزار یه دلیل...

ولی ولی من اومدم که بمونم کور خوندین من با دعای کسی دنیا نیومدم که بخوام با نفرین

برم من همیشه بودم هستم و خواهم بود جایی نمیرم اینجا رو ساختم براش زحمت کشیدم هم

برای ساختن اینجا هم برای ساختن زندگیم هم برای داشتن ارامش اگه ارامشمو بگیرین براتون

یک لحظه ارامش نمیزارم اگه دخالت کنین دخل زنگیتونو میارم و اگه زنمو زندگیمو با این کارانون

بخواین اذیت کنین و ازار بدین یه لحظه نمیزارم راحت باشین حتی اگه شده نفستونو بگیرم پاتونو

از تو کفش من بکشین بیرون زندگیتونو بکنین کار به کارتون ندارم به کارم کار نداشته باشین من تا

حالا تحمل کردم و هیچی نگفتم این یه بارو میگم دیگم تکرار نمیکنم دست از سر من و زنگیه من و

زن من ور دارین تا همه چیز سر جاشه شما من و میشناسین همیشه به چیزی که گفتم عمل

کردم پس فاصلتونو حفظ کنین زندگیتونو بکنین ...!!!!

روزمون مبارک خانومی ۵۳

سلام

روزمون مبارک خانومی (Valentine)

Hapyy Valentine

دوستت دارم خانوم خانوما

قرار بو این اولین والن تاین دونفرمونو کنار هم باشیم  ولی به دلایلی که خودت میدونی نتونستم

بیام که کنارت باشم دوست دارم

...........................................................

من همه دارو ندارم

همه گلهای بهارم

دل پاک و بیقرارم

همه را همه را

به نگاه چشم زیبای تو میبخشم یار

من همه هفت اسمان را

همه پیدا و نهان را

هم زمین و هم زمان را

همه را همه را

به تبسمهای شیرین لبت میبازم

همه را میبخشم همه را میبازم

من برایت قصه ها میسازم

من به سوی عشق تو میتازم

من تمام عاشقان را

همه دل خسته گان را

خوشه ی ستارگان را

همه را همه را

به شب یلدای گیسوی تو میخوانم یار

معنی سرخ غروب و همه گفته های خوبو

حرم شبهای جتوب و

همه را همه را

به طلوع روشن صبخ تو میبخشم یار

من همه دستای پاک و همه اعتبار خاک و

ظهر سینه حلاک و همه را همه را

به وجوذد سبزو پر بار تو میبازم یار

همه را می بخشم همه را میبازم

من برایت قصه ها میسازم

من به سوی عشق تو میتازم

.............................................................

دوست دارم

نوشتن این شعر برای تو  کم ترین کاری بود که میتونستم انجام بدم

دوست دارم

 

------------------------------------------

نمیخواستم بنویسم ولی نمیشه.

دوست دارم مرد من.سال دیگه باید جبران کنی غصه نخور     

دوست دارمممممم

 

نامهء۵۲

 

مرد من سلام

دوست دارم بیشتر از هر روز و هر لحظه‌ای که گذشته.نمیدونم راجع به شب گذشته چی میشه گفت.فقط میتونم بگم بدترین شب تو این چند وقت بوده .هنوزم وقتی یادش میفتم اشک تو چشمام جمع میشه.خدارو شکر میکنم که گذشت.

نتونستم پشت تلفن بگم پس اینجا میگم که درسته جفتمون مقصر بودیم.ولی من بیشتر مقصر بودم.واقعا متاسفم.منو ببخش.تو حقیقت رو با جملات تلخ گفتی و من فقط تلخیش رو شنیدم.منو ببخش.خیلی خوشحالم که تورو دارم تا حقایق رو برای من روشن کنی.امروز به حرفات خیلی فکر کردم و دیدم که حق با تو بود.عمل کردن به حرف تو کمی سخت بودو خیلی جالب.

تجربه‌ای بود بر خلاف تمام این سالها.درسته که سخت بود ولی غیر ممکن نبود.

حالا بیا برای اینکه دیگه من گریه نکنم همینجا تمومش کنیم .من راجع به این موضوع دیگه حرف نمیزنم.پس خواهش میکنم توام فراموشش کن For You.

 

آفرین عزیز دلم.حالا شدی یه همسر نمونه !به افتخارت:

هیپ هیپ هورااااااااااا 

دوست دارم عزیز ترینم.بوس بوس بوس بوس .

نامه به بابا(محمد)

 

سلام بابا

این چند روز خیلی دلتنگتم.بیشتر از همیشه کمبودتو حس کردم تو زندگیم.تازه دارم میفهمم یتیم بودن یعنی چی.

این چند روز هر دفعه که تلفنم زنگ میخوره منتظر صدای توام از پشت تلفن.دلم خیلی گرفته.قرارمون این نبود بابا.چاکرتیم به مولا.

این چند وقت همش صدات تو گوشمه.دارم از زور دلتنگی دیوونه میشم.بیا ببین مردم دارن چی میگن.میگن ممد هیچ کسو نداره.بیا بگو ممد تورو داره.چاکرتیم بابا.

میدونم خسته‌ای مثل همیشه.بیشتر از این خستت نمیکنم.یه شعر برات میخونم.

بگیر بخواب بابا......

پدر تو نیستی که ببینی

چگونه عطر تو در عمق لحظه‌ها جاریست

چگونه عکس تو در برق شیشه‌ها پیداست

چگونه جای تو در جان زندگی سبز است....

 

نامهء ۵۱(دورهء ماهیانه!)

 

محمدم سلام

خیلی دوست دارم.فقط نمیدونم بازم باید بگم یا نه که من و هر خانم دیگه ای تو دورهء قبلش خودش وبعدش عصبی هستیم.چیزیمون هم نیست که حل نشه.فقط یه ذره تحمل میخواد که تو زیادیش رو داری.پس لطف کن سر اون کاسهء صبرتو بگیر اینور که شامل حال من بیشتر از بقیه بشه

دوست دارم مرد من.بوس بوس یه عالمه

I Just Can't SLEEP نامهء ۵۰(محمد)

لام....!!!!

..................................................

i just can't sleep

اصلا نمی تونم بخوابم

loving you means so much more

دوست داشتن تو معنیش بیشتر از ایناست

.........................................................................

دوست دارم

                    بیشتر از همیشه

                                                  یه دیونه که دیونته

 

بازگشت به خانه........

سلام

سلام به همه دوستای گلم امرو من از تهران بعد از ۳روز برگشتم خونه البته ۳روز کامل نبود۲ روز کامل میشه حیابش

کرد هنوز سوار هواپیما نشده برای برگشتن دلم اونقدر گرفت که دلم میخواست دیگه نفس نکشم دلم خیلی تنگ

شده هنوز ۵ساعت نشده که برگشتم خونه دوست دارم از زور دل تنگی بشینم یه گوشه و یه دل سیر گریه کنم

دلم خیلی برات تنگه خیلی بیشتر از اون چیزی که فکرشو بکنی ........

دوست دارم  

میخوام تو این پست یکی از ترانه های بیرتنی رو براتون بنویسم

.......................................

baby,i'm so into you 

عزیزم خیلی میخوامت

you got that something what can i do

تو چیزی داری که کاری از دستم بر میاد؟

baby,you spin me around

عزیزم تو منو دور خودم می چرخونی

the earth is moving buti can't feel the ground

زمین در حال چرخشه ولی نمیتونم زمین رو حس کنم

every time you look at me

هر بار که به من نگاه میکنی

my heart is jumping,it's easy to see

قلبم به تپش میوفته دیدنش اسونه

loving you means so much more

وقتی میگم دوست دارم معنیش بیشتر از ایناست

more than anything i ever felt before

خیلی بیشتر از اون چیزایی که قبلا احساس کرده بودم

you drive me crazy

تو دیونم میکنی

i just can't sleep

به قدری که نمینونم بخوابم

i'm so excited, i'min too deep

خیلی هیجان زده شدم  تووی هیجان غرق شدم

oh,crazy,but it feels alright

ولی دیوانگی احساس خوبیه

baby ,thinking of you keeps me up all night

عزیزم تو فکر اینم که تمام شبو با تو بگزرونم

tell me ,you're so into me

بگو که گرفتار من شدی

that i'm the onle one you will see

بگو من تنها کسی هستم که میبینی

tell me,i'm not in the blue

بگو که خیالاتی نشدم

that i'm not wasting my feelings on you

بگو که وقتم رو تلف نمی کنم تمام احساساتم رو روی تو گذاشتم

loving you means so much more

دوست داشتن تو معنیش بیشتر از ایناست

more than anything i ever felt before

خیلی بیشتر از احساسی که قبلا داشتم

you drive me crazy

تویی که دیونم میکنی

i just can't sleep

اصلا نمی تونم بخوابم

i'm so excited, i'min too deep

خیلی هیجان زده شدم  تووی هیجان غرق شدم

crazy,but it feels alright

دیونه شدم ویس احساس خوبیه

baby ,thinking of you keeps me up all night

عزیزم تو فکر اینم که تمام شبو با تو بگزرونم

you drive me crazy i just can't think

تو دیونگی منو کنترل میکنی قدرت فکر کردن ندارم

.......................................................................

دوست دارم یه دیونه که دیونته

 

عمر من از راه میاد

 

عمر من سلام

دیشب گله کردم که چرا ما حرفی برای گفتن نداریم.هر وقت دلم میگرفت تو موبایلم عکست کنارم بود،میدیدم و شاد میشدم.خدا زد پس کله ام که دیگه نق نزنم..گوشیم شکست که دیگه از این حرفا نزنم.

حالا خوبیش اینه که چند ساعت دیگه پیشمی.پس بی خیال گوشی.

پس پیش به سوی آینده ای بهتر.

 

راستی من عاشق اینم.خیلی باحال بیخیال و شاده.منم الان این شکلیم

 

ویولت و ام اس

 

سلام

اول سلام به عمر و نفسم،محمدم.

بعدش یه سلام ویژه و پر از احترام به کسانیکه با وجود مشکل روحیه ای دارن پر از انرژی.و باز این سلام ویژه نثار ویولت عزیز که من وقتی وبلاگشو خوندم تا نیم ساعت میخکوب مانیتور شده بودم.

من اصولا آدم غرغرو و بهانه گیری هستم .خیلی نق میزنم و اگر چیزی بر وفق مرادم نباشه انقدر به خودم حرص میدم تا حل شه.توی هر وبلاگی هم که میرفتم میدیدم یکی از مشکلش گفته یه سری هم برای اون حرص میخوردم.این چند روز محمدم نتونست آنلاین شه تا با هم باشیم(سر این هم حرص خوردم)اگر آن میشدم یه کم وبگردی میکردم و حتی حال کامنت گذاشتن هم نداشتم.دیشب در حین همین وبگردی ها به وبی برخورد کردم که همونطور که گفتم نیم ساعت مانیتورو نگاه میکردم.به هر حال الان بیمار مبتلا به ام اس زیاد شده.ولی من با هیچ کدوم رابطه ای نداشتم وپای حرفهاشون ننشسته بودم.وقتی وبلاگ ویولت باز شد و من باعنوانش روبرو شدم خیلی تعجب کردم.

وقتی یکی یکی مطالب وبلاگشو میخوندم بیشتر از خودم تعجب میکردم.

اونهمه انرژی مثبت تو وبلاگی با این عنوان منو شوکه کرده بود.از خوندن حرفهاش شاد میشدم.توقع داشتم الان وبلاگی باشه که با خوندنش من ناراحت بشم و دلم براش بسوزه.ولی در کمال ناباوری دلم به حال خودم و کسانی که انقدر ناامیدن سوخت.

ویولت عزیزم،من با اینکه خودم و خانوادم سالم هستیم ولی من هیچ وقت قدرشو ندونستم.همیشه شاکر بودم ولی بعضی وقتا یواشکی نق میزدم.خیلی خوشحالم که بیماری تو از نوع خوش خیمه ودعا میکنم روزی برسه که این خبر خوبو به همه بدی که دیگه نیازی به درمان نداری.

از همینجا هم روی گلت رو میبوسم.

حالا به محمد قشنگم:

عزیز دلم من قول میدم که کمتر حرص بخورم و کمتر نق بزنم.خیلی عاشقتم.خیلی دوست دارم.

 

تغییر سبک نوشتاری(نامهء ۴۹)

 

محمدم سلام

بیشتر از همیشه دوست دارم و بیشتر از همیشه احساس تنهایی میکنم.توام که خونه نیستی تا باهام تماس بگیری.مامانم هم که خونه نیست.تنهای تنها نشستم به تو فکر میکنم.این شبا همه میرن عزاداری.ولی چون من اصلا جنبهء گریه ندارم نمیتونم برم.خیلی با خودم کلنجار رفتم که فردا شب با مامان اینا برم.ولی نمیتونم.به خصوص که بسیار زیاد دلم برات تنگ شده و اولین کلمه‌ای که بشنوم سیل جمعیت رو میبره.

نمیدونم چرا با اینکه خیلی خیلی زیاد شیطونم و بازیگوش ولی تو این وبلاگ نمیتونم زیاد سرو صدا کنم.شاید خجالت میکشم.شایدم میترسم(خودت میدونی از کی و از چی!!!!)به هر حال که این سبک نوشتاری من نیست.به همین دلیله که زیاد اینجارو به روز نمیکنم.شاید چون دلیل باز شدن این بلاگ غم انگیز بود نمیشه توش شیطونی کرد.ولی میخوام از این به بعد روزانه هامو تا جایی که میتونم بنویسم و سبک خودمو پیش بگیرم.

دوتا ظرف گذاشتم جلوم.یکیش پر از خرماس.یکیشم پر از بادوم زمینی.هر دفعه چشامو میبندم و دستمو میبرم جلو ولی چون خرما خیلی بیشتر دوس دارم میبرمش تو ظرف خرما.ولی درحین خوردن خرما بادوم زمینی هم مزه میده.این دفعه که اومدی تهران(اگر منت نهاده تشریف بیاورید!(لوس نشیا.))دوتایی امتحان میکنیم.

زودتر زنگ بزن دیگه.دارم میترکم!

دوست دارم.عمر منی.میپرستمت.فدات میشم.

بوس بوس بوس بوس.هزار تا بوس.